5 گام مهم تفکر استراتژیک
اگر برای تفکر استراتژیک آماده اید، 5 گام ذکر شده در زیر را دنبال کنید تا در راه درستی قرار بگیرید، مسیری که در آن ایده ها جریان دارند و توانایی های شما شکوفا خواهد شد.
1- با چشم انداز ها و اهداف خود هم سو شوید: وقتی که به طور قطعی می دانید که چه می خواهید ، می توانید آن را با جزئیات واضح تری توصیف کنید. تا حدی می دانید که چگونه به آن نقطه برسید و اینکه رسیدن به هدف چه احساسی در شما ایجاد می کند. شما به یک منبع الهام بخش وصل می شوید که پاسخ شما را خواهد داد و شما را وادار خواهد کرد تا به چشم انداز جدید خود دست پیدا کنید. به عنوان یک رهبر و یا کارآفرین، فکر کردن درباره ی یک تصویر بزرگ به شما این امکان را می دهد تا بتوانید روندهای معنا داری از محیط اطراف خود انتخاب کنید، روی نقاط قوت خود کار کنید و آنها را کشف کنید و ببینید که چطور می توانید آنها را با هدف نهایی خود هم سو کنید.
2- سوال بپرسید: حال که توانستید با چشم انداز و هدف خود ارتباط برقرار کنید زمان آن رسیده که از خود بپرسید:" چشم انداز و هدف من چیست؟ برای رسیدن به آن چکار باید بکنم؟"
3- کمی فکر کنید: برای این کار سه روش وجود دارد. اولین روش رویکردی تحلیلی دارد. گام بعدی نوشتن پاسخ سوالاتی است که از خود پرسیده اید، تا جایی که می توانید سعی کنید تمام جزئیات را بنویسید. این روش به درد کسانی می خورد که اهل تفکر و شفاف سازی هستند. روش دوم رویکرد اشتراکی است. این روش مختص کسانی است که بسیار اجتماعی فکر می کنند و به دنبال پیشرفت و حل چالش های فکری هستند و جلساتی تشکیل می دهند و دیگران را در بحث شرکت می دهند. همکاران با تخصص های مختلف را به یک جلسه دعوت کنید و بپرسید بزرگ ترین سوالشان چیست،سوال هایی از قبیل چطور در بازار بدرخشیم و یا مدل کسب و کار خود را چگونه ساده تر و راحت تر انتقال دهیم. آخرین روش، روش مراقبه یا مدیتیشن است. این روش به افرادی کمک می کند که تا موضوعی ضرورت پیدا نکند تلاشی برای درک آن نمی کنند بلکه بیشتر به دنبال فضایی نسبتاً آرام هستند تا به درک و بصیرت برسند. یکی از پرمشغله ترین مدیرانی که می شناسم، زمانی که به آرامی رو به طلوع آفتاب نشسته است به بینش و وضعیت قابل درک می رسد. همه ی این روش ها می توانند جواب بدهند، اما مسئله مهم این است که ما زمانی را به فکر کردن اختصاص دهید، هرچند صرفا به جستجو و کشف بهتر خودمان منجر شود.
4- برنامه ریزی کنید: برای رسیدن به هدف خود برنامه ریزی کنید و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را مشخص کنید. برای شما این برنامه ممکن است به پیچیدگی و سختی برنامه استراتژیک یک شرکت باشد و یا در مقیاس کوچک تر، طرح یک پروژه باشد و یا حکم یک چک لیست ساده را داشته باشد. زمان برنامه ریزی از تمرکز و شفافیتی که در گام اول به دست آوردید استفاده کنید و برنامه خود را عملی کنید.
5- تصویر سازی کنید: یک روش مهم دیگر برای تفکر استراتژیک ، تفکر بدون کلمات است. رسم نمودار، ترسیم نقشه ذهنی، طوفان فکری، ترسیم اشکال و تصاویر و نمودارها.. تمام این روش ها، فرم و شیوه ای از تفکر است که خلاقیت شما را تحریک می کند و شما را از آن چهارچوب ذهنی فراتر می برد. این مرحله برای افراد بصری و خلاق مراحل پردازش را راحت تر می کند. در مواقعی که در حل مسئله ای گیر کرده اید این روش برای اکثر مسائل منطقی و تحلیلی قابل اجرا می باشد.
استراتژی، برنامه و طرح یک عمل و یا سیاست طراحی شده برای رسیدن به هدف بزرگ تر است. وقتی که در مورد تفکر استراتژیک صحبیت می کنیم در واقع منظورمان این است که ما برای رسیدن به هدف به چه چیزی نیاز داریم و چگونه باید آن را انجام دهیم. به جای اینکه مدام به لیست کارهایی که باید انجام دهید نگاه کنید به خصوص وقتی که زمان کمی دارید بهتر است که روش انجام رسیدن به اهداف خود را مجدد بازسازی کنید.
برای شروع آماده اید؟ زمان مشخصی را به تفکر استراتژیک اختصاص دهید. یک یا دو هفته زمان لازم دارید، زمان و مکانی را انتخاب کنید که چیزی تمرکز شما را به هم نزند. به خودتان این فرصت را بدهید که در مورد اهداف آینده خود خیال پردازی کنید، و بعد از آن روش های تفکر اشتراتژیک ذکر شده را اجرا کنید. شما تنها یکی دو ساعت با تفکر استراتژیک و موفقیت فاصله دارید.