فرهنگ لغات مدیریت استراتژیک
لغتنامه انگلیسی به فارسی
فرهنگ واژگان
Term | Definition |
---|---|
Alternative Futures |
آيندههاي بديل، از نگاه بسياري، مفهوم محوري آيندهپژوهي به شمار ميرود. اين باور که افراد، گروهها و فرهنگها در مسيري از پيش مقدر، به سوي آيندهايواحد و يگانه قرار ندارند، بلکه با به کارگيري قوايآيندهنگري و تصميمگيري خود، ميتوانند آيندهاي را ازميان گستره وسيعي از مسيرهاي منتج به آينده وپيامدهاي آن برگزينند. دانشنامه آيندهپژوهي، اسلاتر، مرکز آيندهپژوهي علوم و فناوريهاي دفاعي، جلد اول
کلیک ها: 1375 Synonyms:
آینده های بدیل |
Alternative Technologies | فناوری های بدیل
کلیک ها: 1333 Synonyms:
فناوری های بدیل,تکنولوژی های بدیل |
Assumption based Planning | برنامه ریزی بر پای مفروضات «برنامهريزی بر پایهي فرض» ابزاری است که ميتوان به کمک آن «برنامههای پابرجا » و انطباق پذیر تهیه کرد. به بیان دیگر هدف از کاربرد برنامهريزی بر پایهي فرض، کاهش تعداد «شگفتیهای اجتناب پذیر » است. برنامهريزی بر پایهي فرض را باید ابزاری دانست که "پس از" برنامهريزی بهکار ميرود. در واقع باید پیشاپیش یک برنامه تدوین شده باشد تا بتوان فرض های مهم با عدم قطعیت بالای آن را شناسايی کرد. مشخصا قصد اصلی این است که ریسکهای ناشی از فرض ها بهتر مدیریت شوند (Dewar, 2002).
کلیک ها: 1221 Synonyms:
برنامه ریزی بر پای مفروضات |