خانه استراتژی

فرهنگ لغات مدیریت استراتژیک

لغتنامه انگلیسی به فارسی Dictionary farsi

در این لغت نامه 24 عبارت یافت شده است
جستجوی عبارت مورد نظر در لغت نامه
درآغاز عبارت شامل عبارت عین عبارتشبیه عبارت

فرهنگ واژگان

Term Definition
Driving Force


نیروهای پیشران

کلیک ها: 1237
Synonyms: نیروهای پیشران
Desired Future

آينده مطلوب

کلیک ها: 1102
Synonyms: آينده مطلوب
Delphi Method

روش دلفی

کلیک ها: 1165
Synonyms: روش دلفی
Decision making

تصمیمگیری,تصمیم گیری

سطوح تصمیم گیری :

 سطح یک : تصمیم من ( مدیر ارشد) بدون کمک شما ( منظور کارکنان است ). 
 این سطح مربوط به امور سیاست گذاری است. 

سطح دو : تصمیم من با کمک شما. 
 مسئولیت تصمیم گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع
 می شود. 

سطح سه : تصمیم ما. 
 سرجیو زیمن می گوید من از این سطح متنفرم. چون مسئول تصمیم گیری مشخص 
 نیست. حتی در قوی ترین مردم سالاری ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد. 

سطح چهار : تصمیم شما با کمک من. 
 سخت ترین تصمیم های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و 
 اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرید. 

سطح پنج : تصمیم شما بدون کمک من. 
 یعنی اعتماد مدیر به توانایی ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می رسد که مسئولیت را به صورت کامل تفویض می کند. 
سرجیوزیمن می گوید: اساساً سطح پنج به مخاطب می گوید" گوش کن، دلیل اینکه شما اینجا هستید، دلیل اینکه من شما را استخدام کرده ام. دلیل اینکه به شما اجازه داده ایم که تحت لوای علائم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید". 
ایشان می گوید در تمام موارد فوق تصمیم گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسئولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانندکه یکی از نقش های ارزنده ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیردستان است. و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است.

Image result for Decision making

کلیک ها: 459
Synonyms: تصمیمگیری,تصمیم گیری
Cross Impact Matrix

يک ابزار استاندارد آيند‌ه‌انديشي است که براي برآوردمجموع تأثيرات حوزه‌اي از روندها و رويدادها به کار گرفتهمي‌شود. فهرستي که ممکن است شامل 10 متغيرباشد، در قسمت بالا و سمت چپ يک ماتريس، بهصورت عمودي و افقي درج مي‌شوند. هر روند يا رويداديتحت تأثير ساير روندها يا رويدادهاي متناظر که در ستونو يا سطرهاي ديگر هستند، قرار مي گيرد. با استفاده ازيک سيستم ساده نمره‌دهي مي‌توان به استحکامروابط تعاملي ميان آن ها پي‌برد. هر متغير (روندها يارويدادها) بر خودش داراي تأثير نيست. در نتيجه قطر اينماتريس خالي مي‌ماند. به اين ترتيب دامنه‌ي تأثيرپذيريهر متغير به وسيله جمع اعداد آن سطر به دستمي‌آيد. نتايج نهايي به عنوان شاخصي براي سنجشاين که کدام نيروها تشويق‌کننده (مشوق‌ها) و کدامنيروها بازدارنده (بازدارنده‌ها) هستند، استفاده مي‌شود.

دانشنامه آينده‌پژوهي، اسلاتر، مرکز آينده‌پژوهي علوم و فناوري‌هاي دفاعي، جلد اول

Image result for Cross Impact Matrix

کلیک ها: 1164
Synonyms: ماتريس آثار برگذر
Backcasting

پس نگری

کلیک ها: 1324
Synonyms: پس نگری
Assumption based Planning

برنامه‌ ریزی بر پای مفروضات

«برنامه‌ريزی بر پایه‌ي فرض» ابزاری است که مي‌توان به کمک آن «برنامه‌های پابرجا » و انطباق پذیر  تهیه کرد. به بیان دیگر هدف از کاربرد برنامه‌ريزی بر پایه‌ي فرض، کاهش تعداد «شگفتی‌های اجتناب پذیر » است. برنامه‌ريزی بر پایه‌ي فرض را باید ابزاری دانست که "پس از" برنامه‌ريزی به‌کار مي‌رود. در واقع باید پیشاپیش یک برنامه تدوین شده باشد تا بتوان فرض های مهم با عدم قطعیت  بالای آن را شناسايی کرد. مشخصا قصد اصلی این است که ریسک‌های ناشی از فرض ها بهتر مدیریت شوند (Dewar, 2002).

Image result for Assumption based Planning

کلیک ها: 1288
Synonyms: برنامه‌ ریزی بر پای مفروضات
Alternative Technologies

فناوری های بدیل

کلیک ها: 1384
Synonyms: فناوری های بدیل,تکنولوژی های بدیل
Alternative Futures

آيند‌ه‌هاي بديل، از نگاه بسياري، مفهوم محوري آيندهپژوهي به شمار مي‌رود. اين باور که افراد، گروه‌ها و فرهنگ‌ها در مسيري از پيش مقدر، به سوي آينده‌ايواحد و يگانه قرار ندارند، بلکه با به کارگيري قوايآينده‌نگري و تصميم‌گيري خود، مي‌توانند آينده‌اي را ازميان گستره وسيعي از مسيرهاي منتج به آينده وپيامدهاي آن برگزينند.

دانشنامه آينده‌پژوهي، اسلاتر، مرکز آينده‌پژوهي علوم و فناوري‌هاي دفاعي، جلد اول

Image result for Alternative Futures

کلیک ها: 1433
Synonyms: آینده های بدیل