ریسک هایی که کارآفرینان با آن مواجه هستند؟
زندگی امروز در حالی ادامه می یابد که سایه افکنی شرایط عدم اطمینان بر کلیه ی امور به علل مختلف فرآیند تصمیم گیری را به کلی متحول ساخته است. تغییرات قیمت کالاهای اساسی، تغییر نرخ سود و همچنین تغییر قیمت سهام مواردی هستند که سازمان های امروزی دائما با آن دست به گریبانند.
این تغییرات در کنار سایر تغییرات محیطی سازمان ها، باعث ظهور نظریات جدید علمی در حوزه ی مدیریت شده است، تا آنجا که نظریه آشوب مطرح گردیده و سازمان ها را در محیطی مملو از پیچیدگی و در عین حال قابل مدیریت تصویر کرده است.مجموعه ریسک های کارآفرینان همواره به عنوان مهمترین موضوعاتی هستند که طی اجرای هر کسب و کار جدید ی می بایست مد نظر کارآفرینان قرار گیرند. عدم توجه به مقوله ریسک های کارآفرینی، می تواند کسب و کارهای جدید را با خطر عدم تحقق نتایج مورد انتظار مواجه سازد. ولیکن از آنجا که همواره مقوله ریسک با عدم قطعیت همراه بوده است و موفقیت یا عدم موفقیت یک فعالیت کارآفرینانه امری محتمل به نظر می رسد، لذا میبایست سازوکاری را به منظور کاهم آثار زیانبار آن طراحی نمود.
تعریف ریسک
فرهنگ وبستر ریسک را «در معرض خطر قرار گرفتن» تعریف کرده است. فرهنگ لغات سرمایه گذاری نیز ریسک را زمان بالقوه سرمایه گذاری که قابل محاسبه است، می داند. تعدادی از سرمایه گذاران ریسک را این چنین معرفی می کنند: هر پدیده ای که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده می شود.
ماهیت ریسک
در تعریف ریسک گفته اند: ریسک حاصل ضرب احتمال وقوع یک حادثه در نتایج و پیامدهای آن برای یک دوره زمانی مشخص است.
هر نوع فعالیتی در فرایند اجراء با احتمال وقوع حادثه یا مخاطراتی روبرو است که حاصل آن میتواند از تحقق صد در صد خواسته مورد انتظار جلوگیری کند. احتمالی که موجب میگردد تا بازده مورد نظر حاصل نشود را ریسک یا مخاطره مینامیم؛ وقتی کاری پرخطر محسوب میشود بدین معنا است که بازدهی آن از نوعی عدم اطمینان برخوردار است و به تعبیری رساتر شانس شکست در آن فعالیت اقتصادی به اندازه شانس موفقیت حضور دارد. البته ناگفته نماند که همواره یک رابطه مستقیم مثبت بین میزان پذیرش خطر و بازده اقتصادی گزارش شده است.
کارآفرینان و ریسک پذیری
فرض غالب این است که کارآفرینان کمترین میزان تنفر از ریسک نسبت به عموم مردم را دارند و معمولا وقتی کلمه کارآفرین را میشنویم ریسک کردن نیز تداعی میشود، در واقع این دو مفهوم با هم قرین شده اند. کارآفرین سعی میکند ریسک هایی که مجبور به قبول آن است را به دقت مطالعه کرده و خطرات ناشی از آن را تا جایی که امکان دارد به حداقل برساند. در واقع هنر کارآفرین مدیریت ریسک است.
چشم انداز کارآفرینی به عنوان ریسک پذیری بیشتر در ارتباط با دیدگاههای نایت است. نایت معتقد بود که هسته اصلی ریسک پذیری عدم قطعیت یا اطمینان است.
کارآفرینان را گروهی از افرادی هستند که ریسک پذیر اند و با عدم اطمینان روبرو میشوند: آنان با هدف کسب سود سه وظیفه را انجام میدهند:
الف) آغاز تغییرات یا نوآوری مفید.
ب) سازگاری با تغییراتی که در محیط اقتصادی اتفاق میافتد و
ج) پذیرش عواقب عدم اطمینان مربوط به بنگاه اقتصادی.
گرایش فکری سرمایه گذاران به ریسک
در مورد گرایش فکری سرمایه گذاران نسبت به مخاطره سه حالت مختلف را میتوان شناسایی کرد.
۱٫ریسک گریزی
سرمایه گذار ریسک گریز، برای پذیرش مخاطره بیشتر خواهان جایزه پذیرش مخاطره (بازده اضافی) خواهد بود.
۲٫بی تفاوتی نسبت به ریسک
سرمایه گذاری که نسبت به مخاطره بی تفاوت است برای پذیرش ریسک، بازده اضافی یا جایزه پذیرش ریسک طلب نمی کند.
۳٫ریسک پذیری
برخی از سرمایه گذاران ریسک پذیر هستند. اینان حتی حاضرند در مقابل بازده کمتر مخاطره بیشتر را بپذیرند. با فرض ثابت بودن بقیه عوامل در صورت لزوم برای پذیرش مخاطره بیشتر حاضر به پرداخت هستند.
ریسک های کارآفرینان
گرایش فکری سرمایه گذاران به ریسک
در مورد گرایش فکری سرمایه گذاران نسبت به مخاطره سه حالت مختلف را میتوان شناسایی کرد.
۱٫ریسک گریزی
سرمایه گذار ریسک گریز، برای پذیرش مخاطره بیشتر خواهان جایزه پذیرش مخاطره (بازده اضافی) خواهد بود.
۲٫بی تفاوتی نسبت به ریسک
سرمایه گذاری که نسبت به مخاطره بی تفاوت است برای پذیرش ریسک، بازده اضافی یا جایزه پذیرش ریسک طلب نمی کند.
۳٫ریسک پذیری
برخی از سرمایه گذاران ریسک پذیر هستند. اینان حتی حاضرند در مقابل بازده کمتر مخاطره بیشتر را بپذیرند. با فرض ثابت بودن بقیه عوامل در صورت لزوم برای پذیرش مخاطره بیشتر حاضر به پرداخت هستند.
ریسک های کارآفرینان
1- ریسک مالی
بيشتر کارآفرينان، سرمايه خود را از محل پس اندازها و اموال شخصي تامين مي کنند و در صورت شکست، آن را از دست مي دهند؛ ریسک مالی از بارزترین ریسکهای پیش روی کارآفرینان است. کارآفرينان، خطر چنين ورشکستگي را مي پذيرند و بسياري از مردم از آن جا که نمي خواهند و نمي توانند پس انداز، خانه، اموال و حقوق خود را به خطر بيندازند، در تاسيس کسب و کار و پذيرش مخاطرات آن نيز موفق نيستند.در اکثر پروژه ها، شخص بخش چشمگیری از اندوخته مالی خود را وارد گود می کند. اگر پروژه اقتصادی مزبور به شکست انجامد، این پول به احنتال زیاد از بین خواهد رفت. همچنین ممکن است فرد کارآفرین شخصا بسیاری از تعهدات شرکت را امضا کند که به مراتب از حد اعتبارات خالص وی فراتر باشد. در این حالت، کارآفرین در معرض ورشکستگی قرار خواهد گرفت. افراد بسیاری هستند که رغبتی برای به مخاطره انداختن پس انداز، منزل و اموال خود برای راه انداختن یک شرکت ندارند.
2-ریسک کاری
رها کردن شغل سابق با هدف شروع کسب و کار جدیدی که اطمینانی به موفقیت آن نیست ریسک بالایی را میطلبد و احتمال شکست فعالیت کارآفرینانه شهرت حرفهای کارآفرین را تهدید میکند. چنين پديده اي، بزرگ ترين نگراني مديراني است که مي خواهند يک شغل سازماني مطمئن با حقوق بالا و مزاياي عالي داشته باشند.
سوالی که غالبا توسط کارآفرینان آینده مطرح می شود آن است که آیا ایشان در صورت به شکست انجامیدن پروژه اقتصادی، قادر به یافتن کاری دیگر یا برگشتن به کار قبلی خود خواهند بود یا خیر؟ این برای مدیرانی که یک کار سازمانی مطمئن با حقوق و مزایای بالا دارند، مسئله ای بسیار اساسی است.
3- ریسک خانوادگی و احتمالی
شروع یک کار تجاری جدید، اکثر وقت و انرژی کارآفرین را طلب می کند. در نتیجه ممکن است تعهدات او دچار نقصان شود. کارآفرینانی که متاهل هستند به ویژه آنان که فرزند دارند، خانواده خود را در معرض عدم رسیدگی کامل به خانواده و امکان ایجاد جراحت های عاطفی دائمی قراررمی دهند و به علاوه، ممکن است دوستان قدیمی به خاطر کمتر دیدن فرد از او ببرند.
4- ریسک روانی
این نوع ریسک بسیار پیچیده است و با عوامل شخصیتی همچون توانایی فائق آمدن بر شرایط مبهم، نتایج نامعلوم، انتخاب و اختیارات نامشخص، دانش و اطلاعات نامحدود و... مرتبط است. ريسک پول، خانه، همسر، فرزند و دوستان را به نوعي مي توان تعديل نمود، اما تنش هاي روحي، استرس، اضطراب و ساير عوامل رواني که در نتيجه ي شروع و تداوم فعاليت کار آفرينانه بر کار آفرين عارض مي شود، داراي تأثيرات جبران ناپذيري است و از آن بعضا به «ریسک سلامت روان» یاد میشود. خوش بینی و اعتماد به نفس میتواند در کاهش این نوع ریسک مفید باشد؛ هر چند این مساله به توانایی کارآفرین در مواجهه موفقیت آمیز وی بستگی به سه نوع ریسک سابق دارد.
بیشتر خطر در ریسک متوجه سلامت فرد است. پول را میتوان جایگزین کرد، میتوان منزلی جدید ساخت، همسر و فرزندان و دوستان معمولا می توانند خود را با شرایط وفق دهند. ولی کارآفرینانی که متحمل یک فاجعه مالی شده اند لااقل بلافاصله نمی توانند خود را بازیابند، چون ضربه روانی وارده بعضا بسیار شدید بوده است.
5- ریسک رقابتی:
ریسک رقابتی، نشاندهنده میزان تهدید رقبا است. هر کسبوکاری حتی در شرایط انحصار هم با رقابت مواجه است، زیرا جایگزینها به راحتی وارد بازار میشوند. بنگاههای جدید با ریسک بالایی روبهرو هستند، زیرا باید با شرکتهای قدیمیتر رقابت کنند. با این حال، کسبوکارهای معتبر نیز از این خطر مصون نیستند.
به منظور به حداقل رساندن این خطر، باید تحلیل SWOT مناسب انجام شود (تطابق نقاط قوت و ضعف داخلی با فرصتها و تهدیدات خارجی) و استراتژیهایی برای مقابله با رقبا طراحی شود.
یک کارآفرین همواره باید از رقابیش آگاهی داشته باشد. اگر هیچ رقیبی وجود ندارد ممکن است نشاندهنده این باشد که هیچ تقاضایی نیز برای محصول نیست.
اگر چندین رقیب بزرگ هست، شاید بازار اشباع شده و شرکت نتواند با رقبای بزرگ که منابع زیادی دارند وارد رقابت شود.
علاوه بر این، کارآفرینان با ایدههای جدید و نوآوریها باید با ثبت امتیازها و اختراعات از مالکیت معنوی در برابر رقبا محافظت کنند.
6- ریسک تکنولوژیک:
هر کسبوکاری با توجه به اینکه در چه مرحلهای از توسعه قرار دارد، با ریسک تکنولوژی مواجه میشود. این خطر شامل تغییر در فناوری است که با سرعت زیادی هم اتفاق میافتد. برای کارآفرینان دشوار است که بتوانند روند رشد فناوری را در آینده به درستی ارزیابی کنند.
راهحل مناسب در این راستا، برنامهریزی کردن با نگاهی رو به فرداست. به طوری که شما بتوانید کسب و کارتان را در زمان مشخص با تکنولوژی جدید هماهنگ کنید.
7- ریسک سیاسی و حقوقی:
این خطر در همهجا وجود دارد اما شدت آن در مورد کسبوکارهایی که در محیطهای مبهم اجرایی میشوند، بیشتر است. این مورد شامل تغییر سناریوی سیاسی مثل تغییرات در قوانین و مقررات است. احتمال مواجه شدن با چنین ریسکی برای شرکتهای چند ملیتی بسیار زیاد است. زیرا آنها نهتنها باید نگران وضعیت سیاسی و حقوقی کشورشان باشند؛ بلکه همین دغدغه را در کشورهای مقصد هم دارند.
شاید در یک کشور توسعه نیافته، بازار خیلی خوبی برای محصولی خاص وجود داشته باشد ولی این کشورها ثبات کافی، امنیت، لجستیک، نرخ مالیات مناسب نداشته باشند و این عوامل موجب ایجاد مشکل در تجارت شود.
راهحل مناسب در این راستا این است که شرکتها راهکارهای انعطافپذیری داشته باشند تا در صورت تغییرات در سیاستهای دولتی، بتوانند کسب و کارشان را با تغییرات هماهنگ کنند.
8- ریسک اقتصادی:
مثال خوبی از این نوع ریسک، رکود اقتصادی اخیر است که در سطح جهانی دیده میشود. این خطر شامل تغییرات در چرخهی رونق و رکود اقتصادی است و سطح تأثیر بالایی نیز دارد. این ریسک نمیتواند به درستی پیشبینی شود و باید در مرحله برنامهریزی مورد توجه قرار گیرد.
9- ریسک سرمایه انسانی:
سرمایه انسانی یکی از مهمترین عواملی است که موفقیت کسبوکار را رقم میزند. مهارت اصلی کارآفرینان این است که میتوانند کارکنان را در مسیر درست هدایت کنند. نیروی انسانی برای سیستم به منزله ستون فقرات برای بدن است. هیچ شرکتی نمیتواند بدون حمایت کارکنانش اهداف خود را دنبال کند. در هر کسب و کاری، کارمندانی کلیدی وجود دارد که تصمیماتی مهم و تعیینکننده میگیرند.
ریسکهایی که از طرف نیروی انسانی ایجاد میشود، در مواردی میتواند قابل کنترل باشد. مثلاً بسیاری از کارکنان ممکن است با انگیزههای مالی مثل افزایش حقوق متقاعد شوند. با این حال، مشکلاتی مثل کارمندی با بازده کم و عملکرد پایین به راحتی قابلحل نیستند.
10- ریسک استراتژیک:
شرکتها همواره برنامهای برای پایداری و ثبات کسب و کارشان در آینده دارند، اما همیشه احتمال وقوع اشتباه وجود دارد. چراکه آینده نامعلوم است و نمیتوان آن را بهدرستی پیشبینی کرد. درصورتی که استراتژی اعمال شده، راهکار مناسبی نباشد، جبران آن راحت نیست زیرا زمان و سرمایه قابل توجهی برای آن هزینه شده است.
کارآفرینان باید پیشبینیهایی داشته باشند تا بتوانند بهدرستی برنامهریزی کنند. البته ممکن است کارآفرین در مورد هر جنبهای از کسبوکار دانش نداشته باشد، ازاینرو باید از بخشهای مربوط به حوزه فعالیتش مشاوره و راهنمایی بگیرد.
11- ریسک بهداشت و ایمنی:
این خطر شامل نحوه عملکرد کسبوکار است. این وظیفه کسبوکار است که محیط کاری مناسب را برای کارکناناش فراهم کند تا به هیچوجه با ریسکهای ایمنی و بهداشتی مواجه نشوند.
اگر شرکت نتواند این کار را انجام دهد، ممکن است کارکنان هنگام کار دچار جراحت و مشکل شوند و همین امر میتواند به دعوی شکایت از شرکت ختم شود.
12- ریسک زیست محیطی:
اغلب خطراتی که در این دسته قرار میگیرند، خارج از کنترل ما هستند. ریسکهای زیست محیطی عبارتند از: بلایای طبیعی مانند، سیل، زلزله، خشکسالی و .... علاوه بر این، کمبود منابع طبیعی هم در این دسته قرار میگیرند.
بهترین گزینه برای غلبه بر چنین ریسکی این است که قبل از راهاندازی کسبوکار، درمورد احتمال بروز بلایای طبیعی در آن منطقه تحقیق و بررسیهای لازم را انجام دهیم.
13- ریسک عملیاتی:
ریسک مربوط به رویههای اداری، ریسک عملیاتی نامیده میشود. چنین ریسکی شامل سیستمهای اطلاعاتی منسوخشده، زنجیره تأمین ضعیف، نگهداری نامناسب و ... است. این مشکلات باعث میشود سوابقی ضعیف از برند شرکت در ذهن مخاطبان کسب و کارتان ایجاد شود.
باید درک کرد که ریسک بخشی از کسبوکار است و نمیتوان آن را بهطور کامل حذف کرد. با این حال، هر کارآفرین باید اقداماتی را برای به حداقل رساندن ریسک و عواقب آن انجام دهد.
14- ریسک بازار
فاکتورهای زیادی میتواند روی بازار یک محصول یا خدمات تاثیر بگذارد. بالا و پایینشدنهای اقتصاد باعث تحمیل ریسک به کسب و کارهای جدید میشود. یک محصول پرطرفدار ممکن است سال بعد به کلی مشتریان خود را از دست بدهد.
برای مثال، اگر اقتصاد دچار رکورد شود مردم تمایل کمتری به خرید چیزهای گرانقیمت و لاکچری یا لوازم غیرضروری پیدا میکنند.
در شرایط رکود، اگر یک رقیب پیدا شده و محصولی مشابه با قیمت کمتر عرضه کند، آن رقیب میتواند سهم بازار را بگیرد. کارآفرینان باید تحلیل بازار را به گونهای انجام دهند که فاکتورهایی مانند تقاضا برای محصول یا خدمت و همینطور رفتار مشتریان را شامل شده باشد.
15- ریسک شهرت و اعتبار
شهرت یک کسب و کار، همهچیز آن کسب و کار است. در ابتدای راهاندازی کسب و کار و زمانیکه مشتریان انتظاراتی دارند، شهرت اهمیت بیشتری پیدا میکند.
اگر یک شرکت نوپا در مراحل اولیه آغاز به کار، مشتریان را ناامید کند، ممکن است هیچگاه بین مشتریان خود مقبولیت پیدا نکند.
شبکههای اجتماعی نقش بزرگی در شهرت کسب و کارها و بازاریابی دهان به دهان دارند.
یک توئیت یک مطلبی منفی از سمت یک مشتری خشمگین میتواند ضررهای سنگینی به کسب و کار وارد کند.
ریسک شهرت و اعتبار را میتوان با برقراری ارتباط موثر با مشتریان و ایجاد رابطه با آنها مدیریت کرد.
16- ریسک اجرا
بسیاری از کارآفرینان هنگامیکه به شدت وارد جزئیات میشوند مسیر کلی کسب وکار را فراموش میکنند. برخلاف آنها گروه دیگری از کارآفرینان وارد جزئیات نمیشوند و خود را در یک سطح بالایی حفظ میکنند که باعث میشود با مشکلات عمدهای مواجه شوند. به نظر من بهتر است که کارآفرین در مراحل اولیه خود را درگیر جزئیات کند و پس از طی این مراحل بیشتر به تدوین استراتژیها و تعیین مسیر کلی شرکت بپردازد. برخی ریسکها را تنها شما میتوانید کنترل کنید. برای اینکه کارآفرین موفقی شوید بایستی با دیگران در مورد اینکه چگونه ریسکهای خود را کاهش میدهند، مشورت کنید اما هیچگاه به کسی اجازه ندهید که تأثیر ۱۰۰ درصدی در فرایند تصمیمگیری داشته باشد. ریسکها را ارزیابی کنید و از تغییر مسیر نگران نباشید.
17- ریسک محصول
در مورد آنچه خواهید فروخت تصمیم بگیرید. هرچند به نظر میرسد این کار سادهای برای کارآفرین باشد اما توانایی تشریح محصول بسیار مهم است و سختتر از آن چیزی است که فکر میکنید. هنگام شروع یک کسبوکار بایستی این کار در اولویت بالایی قرار گیرد. اگر شما نمیتوانید محصول را بهخوبی تعریف کنید نباید از دیگران انتظار داشته باشید به آن توجه کنند.
این ریسک قابلکنترل است. شما باید اطمینان یابید که بازار محصول شما بهاندازه کافی بزرگ است و فرصت درست در زمان درست در بازار وجود دارد. لازم است که تحقیقات بازار را انجام دهید. بایستی چشمانداز بازار را بدانید و بتوانید بهطور واضح تعیین کنید که چگونه کسبوکار شما در این چشمانداز فعالیت خواهد کرد.
نتیجه گیری
به طور کلی هر نوع ریسکی مورد نظر کارآفرینان نیست بلکه ریسکهای معقول و حساب شده مد نظر است؛ محاسبات و پیش بینیهای کارآفرینان اغلب از بروز ریسکهای غیر ضروری جلوگیری به عمل میآورد. ریسک کارآفرینی ریسکی حساب شده، متعادل، ارزشمند، مبتنی بر مهارت یا تجربه قبلی آنها و از همه مهمتر فرایندی و رویهای است؛ بدین وجه که تنها نتیجه حاصل شده ملاحظه نمیشود، بلکه چگونگی تحقق شرایط و نحوه اجرای فرایندها نیز مهم است. ریسک پذیری به عنوان جزئی اجتناب ناپذیر از زندگی کارآفرینان به شمار میرود و مطالعات انجام گرفته بر روی بنگاههای اقتصادی نشان داد که انگیزه پیشرفت و تمایل به خطر کردن در بنگاههای کوچک و متوسط به شکل معنی داری بیشتر از بنگاههای بزرگ است.
منبع :
behinegi.com
modirinfo.com
renegadeentrepreneurs.com
dailyafghanistan.com
startupforum.ir