اهمیت آب در ژئوپلیتیک خاورمیانه
یک اندیشکده انگلیسی با اشاره به اهمیت آب در ژئوپلیتیک خاورمیانه هشدار داد که رودخانهها و آبهای مشترک در خاورمیانه میتواند منجر به درگیریها و جنگهای منطقهای شود.
به گزارش اشراف، اندیشکده چتم هاوس در مقالهای به قلم مارک زیتون نوشت: سه روز پس از سرنگونی رئیسجمهور مصر، «حسنی مبارک»، نخستوزیر اتیوپی، از ساخت یک سد روی شاخه اصلی رود نیل خبر داد. بهرغم اینکه بیش از سهچهارم جریان آب رود نیل به صورت باران در ارتفاعات اتیوپی میریزد، «سد بزرگ رنسانس اتیوپی» اولین سدی است که اتیوپی روی این رودخانه ساخته است. این اقدام چالشی مستقیم برای «سلطه آبی» کشور پائیندست مصر است. به مدد توافقات استعماری و پسااستعماری استفاده انحصاری از این رود اساساً در اختیار مصر و سودان بوده است.
• تهدید مصر برای حمله به اتیوپی •
زمانی که جانشین «مبارک»، «محمد مرسی»، رئیسجمهور مصر (که حالا برکنار شده) در برنامهای تلویزیونی درباره احتمال حملات هوایی به اتیوپی صحبت کرد، مشخص شد که این ریسک چقدر بالاست. در تاریخ «هرودت» آمده است «مصر نیل است و نیل مصر است». اما روشن است که نیل برای اتیوپی، سودان جنوبی و هشت کشور دیگر نیز هست که تا سال ۲۰۱۰ در خصوص تقسیم آب تحت نظارت «طرح حوضه نیل» با هم مذاکره داشتند. این بحثها حالا تبدیل به تهدید شدهاند.
• تنش بر سر آب دجله و فرات •
در مورد دجله و فرات نیز موضوع مشابهی در حال رخ دادن است. طرحهای ترکیه برای توسعه مناطق عمدتاً کردنشین جنوب شرقی روی «پروژه جنوب شرقی آناتولی» متمرکز است. طبق این پروژه قرار است ۲۲ سد تا سال ۲۰۲۳ ساخته شود. علیرغم مقاومت قابلتوجه فعالان زیستمحیطی و کرد، حدود نیمی از این سدها تکمیل شدهاند، درحالیکه پروژههای آبیاری مرتبط باعث کمبود آب و نمکیسازی برای کشاورزان پائیندست این رودها در سوریه و عراق شده است. همانند مصر، رویکرد خودخواهانه ترکیه به رودخانههای بینالمللی صرفنظر از اینکه چه حزبی در قدرت است، ادامه خواهد داشت.
• مشکل عراق با طرح توسعه آبی ایران•
عراق نیز با مشکلی مشابه روبرو است، چراکه برنامه توسعه آبی ایران در شاخههای فرعی رود دجله شروع شده است. کشاورزان عراقی مانند اجداد هزاران سال پیش خود حالا باید بین معیشت سخت و دشوار روی زمینهای خود یا مهاجرت به مراکز شهری یکی را انتخاب کنند. دولت عراق به دنبال واکنشی دیپلماتیک است، در حالی که دولت سوریه اولویتهای خود را جایی دیگر قرار داده است.
• وقوع جنگ بر سر آب نامحتمل نیست •
به ندرت پیش آمده که آب در ژئوپلیتیک خاورمیانه اهمیت زیادی پیدا کرده باشد. اما وقوع جنگ بر سر آب نامحتمل نیست؛ پژوهشها نشان داده که عدم تقارن قدرت و دریچههای امدادی «آب مجازی» (واردات محصولات آببر مانند مواد غذائی) به اندازهای است که بتواند توازنها را بر هم زند. بهتر است سؤال را اینگونه مطرح کنیم: چگونه تنشهای میانمرزی بر سر تقسیم ناعادلانه آب را میتوان از طریق هنجارهای بینالمللی، که مبنای سیاست امنیت پایدار آب را تشکیل میدهند، کاهش داد.
• دلایل اهمیت یافتن آب در خاورمیانه •
این تنها مسئله کشورهای غیرعرب که روی ناآرامیها در کشورهای عرب پائیندست رودها سرمایهگذاری میکنند نیست. تمام این پروژهها دهها سال در دست طراحی بودهاند. آنچه باعث شده فعالیتهای اینچنینی اخیراً اهمیت پیدا کند ترکیب چند عامل با هم است که عبارتاند از: طرحهای توسعه ملی، افزایش تقاضا برای آب و تغییرات در قدرت نسبی کشورهای درگیر در این مسئله.
کشورهای بالادست – اتیوپی، ترکیه و ایران – در حال ساخت همان زیرساختی هستند که کشورهای پائیندست مصر، سوریه و عراق دهها سال قبل ساخته بودند. انگیزه تمام این اقدامات، تفکر «رسالت آبی» است که دولتها، از آمریکا تا استرالیا، برای تأمین آب و جلب رضایت یا کنترل مردم مناطق دورافتاده استفاده کردهاند.
• چرخه معیوب مصرف آب•
در رأس این مسئله، جمعیت روبه رشدی است که تقاضا برای آب شیرین و غذا را بیشتر میکند و این نیاز باید از طریق واردات یا آبیاری محصولات تأمین شود. در مقابل، هزاران مهندس آموزش داده شدهاند (همانند ترکیه و ایران) که این نیازها را تأمین کنند، این به معنای تولید غذای بیشتر و باز شدن بازارهای بیشتر است و این چرخهای معیوب از مصرف ناپایدار آب را شکل میدهد. تغییرات جوی میتواند کمبود آب را تشدید کرده یا تأثیری در این امر نداشته باشد، اما باید درباره علل ریشهای کمبود آب حساس باشیم: بشر و دولتها، نه خدا یا طبیعت.
• عواقب سدسازی برای مردم کشورهای پائیندست •
مردم سوریه و عراق عواقب زیستمحیطی، اجتماعی و سیاسی سدسازی در دجله و فرات را تحمل خواهند کرد، همانطور که مصریها از این کار در نیل رنج خواهند برد. انسداد رودها به معنای کاهش تنوع زیستی، کاهش انتقال رسوبات غنی که مزارع را تغذیه میکنند، به زیر آب رفتن مناطق میراث فرهنگی جهانی (همانند آنچه بر سر شهر تاریخی «حسن کیف» در ترکیه آمد) و البته مهاجرت روستائیان خواهد بود. هیچ یک از این عواقب جدی گرفته نمیشود، اما عواقب سیاسی نیز، اگر نگوییم شدت بیشتری خواهد داشت، به همین اندازه خواهد بود.
این عواقب در وهله اول متوجه روستائیانی خواهد شد که به طور متوسط بسیار بیشتر از شهروندان به آب نیاز دارند. کشاورزان صنعتی که با سیاست مرتبط هستند میتوانند بودجهای برای تأمین نیازهای آبی خود فراهم کنند، اما کشاورزان خردهپا از این مزیت محروم هستند. همانطور که بخت مردم در عراق حاصلخیز برگشت، مردم عراق که زمانی سبزیجات خود را به بازارهای محلی میفروختند حالا مجبورند این محصولات را از ترکیه و ایران بخرند.تحت چنین شرایطی، تنها این سؤال به ذهن میرسد که چگونه و چه زمانی تنشهای روستاهای دارای کمبود آب به پایتختها خواهد رسید و از آنجا به تنشهای سیاسی میانمرزی تبدیل خواهد شد.
• عدم تبعیت کشورهای قدرتمند از قوانین بینالمللی آب •
نکته مشترک در این درگیریهای آبی این است که کشورهای قدرتمند تمام تلاش خود را به کار بستهاند که مانع طرحهای تقسیم عادلانه آبهای مرزی شوند. «قانون بینالمللی آب»، بهخصوص کنوانسیونهای آبی ۱۹۹۷ سازمان ملل، جزئیات اصولی که طی قرنها میان کشورها موردتوافق بوده را به تفصیل شرح میدهد و «استفاده برابر و منطقی» آب اصل راهنمای این قوانین است.
اما کشورهای قدرتمند تنها تعهد زبانی به این اصول دارند یا آنها را به سخره میگیرند. این امر بهخصوص در دولت «مبارک» مشهود بود. وی از همکاری در مذاکرات تقسیم آب در «توافقنامه چارچوب همکاری» طرح حوضه نیل امتناع کرد. در مورد دجله و فرات نیز ترکیه توجهی به اصول قانونی راهنما در این زمینه توجهی نشان نمیدهد. اگر دولتهای مصر یا عراق زمانی که قدرت بیشتری داشتند، آب را عادلانهتر تقسیم میکردند شاید مردم این کشورها حالا از مزیت طرحهای تقسیم عادلانه آب بهرهمند بودند.
• گزینههای پیش روی کشورهای ترکیه، ایران و اتیوپی •
حالا ترکیه، ایران و اتیوپی با همان گزینه روبرو هستند: توسعه یکجانبه منابع مشترک یا توسعه چندجانبه و پایدار مبتنی بر هنجارهای بینالمللی. ما شاهد بودهایم که موقعیتهای تقسیم ناعادلانه آب تنها مادامیکه عدم تقارن قدرت برجا بوده، ادامه داشتهاند. از عواقب این درگیریهای آبی میتوان اجتناب کرد، اما تنها در صورتی که تمام طرفین حاضر باشند به خاطر منافع مشترک مصالحه کنند.
منبع: وب سایت اشراف