انواع سیستم های اقتصادی
هر یک از سیستم های اقتصادی مطرح شده به معنای مجموعه ای از عناصر اقتصادی خاص است که با هم یکپارچگی ویژه ای را تشکیل می دهند ، جزو ساختار اقتصادی جامعه هستند ، وحدت روابطی را ایجاد می کنند ، که بر تولید ، توزیع و همچنین تبادل کالاها و استفاده از کالاها تأثیر می گذارد.
یک سیستم اقتصادی مجموعه ای از عناصر به هم پیوسته است که یک ساختار کلی اقتصادی را تشکیل می دهند. مرسوم است که 4 نوع ساختار اقتصادی را تفکیک کنیم:
1. نظام اقتصادی سنتی.
2. نظام اقتصادی بازار.
3. نظام اقتصادی دستوری و کنترل.
4. نظام اقتصادی مختلط
بنابراین ، وقتی مشخص شد که یک سیستم اقتصادی چیست ، ما شروع به طبقه بندی اصلی انواع سیستم های اقتصادی و ویژگی های آنها می کنیم.
سیستم اقتصادی سنتی
در سیستم سنتی روشهایی که مردم کار میکنند، خدمات و کالاهایی که تولید میکنند، نحوه استفاده و مبادله منابع، همگی تمایل دارند از روشهای معمول در طول سالیان گذشته یا بهطور صحیحتر در طول تاریخ پیروی کنند.
این نوع سیستم اقتصادی زیاد پویا نیست. استاندارد زندگی همواره در یک سطح خاص است. مردم معمولا از رویههای سریع در نقل و انتقالات مالی و شغلی بهره نمیبرند، اما رفتار اقتصادی و ارتباطات قابل پیشبینیاند. شما میدانید چهکار خواهید کرد با چه کسی مبادله خواهید کرد و… در بیشتر سیستمهای سنتی علایق جامعه بر ترجیحات افراد مقدم است.
این سیستم اقتصادی که بر پایه رسومات سنتی، عادات و تشریفات خاص است زندگی را آنچنان سخت در نظر نمیگیرد. مردم همچنان پایه اصلی تولید و مبادلات را برمبنای کشاورزی، شکار، دامداری گذاشته و تکنولوژی در زندگی آنها نقش اساسی ندارد. محوریت اصلی اقتصاد آنها دغدغههایی به وسعت نظام یک کشور نیست بلکه دامنه فعالیتهای اقتصادی آنها اغلب منحصر به خانواده است.
شاید فکر کنید مگر چنین اقتصادهایی کماکان حیات دارند؟ بله، برخی برنامههای مستند که زندگی مردم اسکیمو، بخشی از مردم کانادا، جنوب آفریقا و آسیا (بهخصوص چین) را نشان می دهند، بارها به بررسی زندگی این مردمان پرداختهاند که شاید خود شما نیز مشاهده کرده باشید. حتی گونه ملموستر آن را شاید بتوان در زندگی مردم عشایر در کشورمان مشاهده کرد.
مزایای سیستم اقتصادی سنتی
بین اعضا کمترین اصطکاک و اختلافی به وجود میاد. سنتها نحوه استفاده از منابع رو مشخص میکنند و هر فرد سهم و نقش خود در جامعه را میداند. افراد از جایگاه و حدود اختیارات خودشون مطلع هستند و کاری بیشتر از چیزی که از آنها انتظار میرود انجام نمیدهند.
حتی اگر شرایط بر خلاف میل آنها باشد اعتراض و شورش نمیکنند. چون باور دارند که هر تصمیمی که توسط بزرگان گرفته میشود به صلاح جامعه و برای حیات آن لازم است.
این جوامع معمولا جوامعی کوچک هستند و نیازهای ابتدایی دارند. به همین علت نسبت به نظامهای پیشرفتهتر، کمتر در طبیعت و محیط زیست تغییرات ایجاد میکنند و کمتر باعث از بین رفتن آن میشوند.
معایب سیستم اقتصادی سنتی
سیستم اقتصادی سنتی توانایی سازگاری با تغییرات در محیط زیست را ندارد، مخصوصا تغییرات آب و هوایی. برای مثال اگر حیوانات به هر دلیلی در آن محیط از بین بروند و شکاری وجود نداشته باشد، این جامعه با مشکل غذا روبرو خواهد شد و ممکن است بخشی از جامعه تلف شوند. یا مثلا اگر دچار خشکسالی شوند، برای مدیریت شرایط بحرانی به مشکل برخواهند خورد و خسارات زیادی متحمل میشوند.
این سیستم از طرف سیستمهای اقتصادی دیگر بسیار آسیب پذیر است. برای مثال ممکن است محیط زیستشان از طرف جوامع دیگر دچار تغییر شود و زندگی آنهار را تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال با پیشرفت صنایع نفتی روسیه و استخراج نفت در سیبری، پوشش گیاهی و محیط زیست این منطقه دچار تغییر شد. این باعث شد تا قبایل ساکن منطقه در شکار کردن و استفاده از گیاهان دچار مشکل شوند و حیاتشان تحت تاثیر قرار گیرد.
سیستم اقتصادی بازار محور
بهطور ساده در اقتصاد بازار هر چه کالا، خدمات یا تکنولوژی خاصی کمیابتر باشد در این اقتصاد در سطح بالایی قیمتگذاری میشود و با افزایش میزان آن بالطبع قیمت آن کمتر میشود.
رقابت در این نوع اقتصاد عنصر اصلی در استفاده کارا و بهرهور از منابع موجود در دست بشر است. انگیزه افراد برای ورود به بازارهای مختلف و عرضه محصولات جدید نقش کلیدی در این نوع سیستم ایفا میکند.
اما تجربه نشان داده بهرغم تمامی منافع این نوع سیستم اقتصادی در برخی موارد نیاز به دخالت دولت در بازارها و وضع پارهای از قوانین و مقررات وجود دارد. در سادهترین حالت منفعتطلبی افراد در تولید برخی کالاها میتواند عواقب زیست محیطی خطرناکی برای یک کشور داشته باشد یا در مورد کالاهای عمومی نظیر جادهها، پارکها و… عدم دخالت دولت موجب هرز منابع میشود.
همچنین وضع مالیات برای توزیع و انتقال درآمد از افراد ثروتمند به قشرهای فقیر که سرمایه اصلی در رشد اقتصاد محسوب میشوند ازسوی دولت ضروری است.
به همین دلیل است که امروزه هیچ کشور صنعتی بهطور محض از یک سیستم اقتصادی مبتنیبر بازار استفاده نمیکند و در عوض سیستم اقتصادی آنها ترکیبی از بازار و دولت است.
مزایای سیستم اقتصاد مبتنی بر بازار
بنابراین، به طور نظری، سیستم اقتصادی مبتنی بر بازار به اقتصاد اجازه می دهد نرخ رشد بالاتری نسبت به سه سیستم اقتصادی دیگر داشته باشد. علاوه بر این، تضمین می کند که دولت و اقتصاد دو نهاد جداگانه هستند. باز هم، با این حال، یک اقتصاد متنی بر بازار منجر به افزایش رشد در بخش خصوصی برای کسانی می گردد که ثروت خود را در این سیستم بکار گرفته اند. بنابراین، این بدان معنی است که توزیع ثروت ممکن نیست برای کل جامعه سودمند باشد. بزرگترین مزیت اقتصاد بازار این است که دولت در بازار دخالت نمی کند. این مانع از آن است که بیش از حد قوی شد و بیش از حد کنترل وجود داشته باشد. این به این معنی است که منابع به طور نابرابر توزیع نشده است.
معایب سیستم اقتصاد مبتنی بر بازار
به خاطر ماهیت رقابتی شدید یک بازار آزاد، کسب و کارها به افراد محروم مانند افراد مسن و یا معلول اهمیت نمیدهند. این عدم تمرکز بر منافع اجتماعی منجر به نابرابری درآمدی بالاتر میشود.
از آنجا که بازار صرفا با علایق شخصی ناشی میشود، نیازهای اقتصادی بر نیازهای اجتماعی و اجتماعی مانند فراهم کردن مراقبتهای بهداشتی برای فقرا اولویت دارند. هم چنین مصرف کنندگان میتوانند توسط انحصارگرایی مورد سوءاستفاده قرار گیرند.
سیستم اقتصادی دستوری و برنامه ریزی مرکزی
درنظام اقتصاد دستوری است که دولت اقتصاد را کنترل میکند. دولت تصمیم میگیرد که منابع چگونه انتخاب و توزیع شوند، چگونه کالاها تولید شوند، به چه میزان درون کشور فروخته شوند و به چه میزان صادر گردند، از میان کالاهای قابلتولید کدام دسته تولید گردند و بهطور کلی دولت حاکم اصلی تمامی جنبههای تجارت است.
در این رویه بسیج منابع کشور در جهتی خاص آسان است، اما چون مطمئنا نیازهای دولت همخوانی کامل با نیازهای مردم ندارد باعث بهوجود آمدن بازارهای سیاه و غیرقانونی میشود. آنچه در این نوع نظام ضامن بقا و استمرار سیستم است نحوه عملکرد و قانونگذاری دولت است.
مثالهایی از این نوع سیستم روسیه، چین، کره جنوبی و کوبا هستند، تصمیمات اصلی در این کشورها یا بهوسیله دولت یا رهبران اصلی آنها اتخاذ میگردد و درجه دخالت دولت نیز شدت متفاوتی در آنها دارد.
نمیتوان این سیستم اقتصادی کشورهای ذکر شده را بهطور محض دستوری خواند ولی درجه نفوذ دولت در آنها بالاست. اقتصاد بازار در واقع نتیجه رقابت آزاد کارآفرینان در اتخاذ تصمیمات اقتصادی خود است.
اقتصاد بازار یک آرمان شهر اقتصادی است که میتواند بیشترین منفعت را نصیب مصرفکننده و تولیدکننده گرداند. در این سیستم این قانون عرضه و تقاضاست که تولید محصولات و خدمات را هدایت میکند.
عرضه شامل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی کار است و تقاضا شامل مصرفکننده، تاجر یا تولیدکننده و دولت است.
معایب سیستم اقتصادی دستوری
این سیستم اقتصادی یک نظام اقتصادی برنامه ریزی شده است که تنها دولت از منابع و قدرت موجود به نفع کل جامعه استفاده می کند. متاسفانه، این واقعیت اصلی نیست. همچنین، اقتصادهای دستوری نسبت به دیگر سیستم های اقتصادی کمتر انعطاف پذیر هستند. همچنین با توجه به ماهیت متمرکز آنها، باید در مورد تصمیم خاصی که انجام می شود، توافق حاصل شود. بنابراین واکنش آنها به تغییرات بازار به طور کلی آهسته است.
مزایای سیستم اقتصاد دستوری
مزیت اصلی این نوع سیستم های اقتصادی این است که توانایی ایجاد منبع دلخواه خود را دارد. همچنین می تواند شهروندان خود را با قیمت های مقرون به صرفه ای از کالاها و خدمات بهره مند سازد. زیرا مقررات تنظیم قیمت تحت مسئولیت دولت قرار می گیرد. همچنان با سیستم اقتصادی دستوری ، کمبود شغلی به ندرت اتفاق می افتد زیرا دولت به همان شیوه عمل می کند؛ چرا که اقتصاد بازار به این ترتیب می خواهد رشد اثرات مثبت را به طور کلی ادامه دهد.
سیستم اقتصادی مختلط
در واقع، هیچ نظام اقتصادی که دقیقاً منطبق با سیستم های اقتصادی بازار یا سیستم های اقتصادی دستوری در میان اقتصادهای جهان وجود ندارد. تمام سیستم های بازار یک بخش فرماندهی دارند و تمام سیستم های فرماندهی یک بخش بازار دارند.
تصمیم در مورد نحوه، مقدار و چگونگی فروش محصولات در سیستم اقتصادی ترکیبی، حاصل تعامل دولت و مردم است. در کنار وضع قوانین برای ساز و کار مناسب بازارها، دولت وظیفه نظارت بر بازارها و تامین حقوق مردم در تعاملات تجاری و محافظت از آنها در مقابل رقیبان خارجی را بر عهده دارد.
علاوه بر این مسائل حیاتی که لازمه دخالت دولت در اقتصاد هستند شامل رفاه و سطح مطلوب زندگی مردم، تامین حقوق مستمری، دفاع از کشور، آموزش و مراقبت سلامت است.
ارزش کالا و خدمات تولید شده در طول یک سال یا همان درآمد کشور، همواره سهمی نزدیک بههم برای دولت و مردم دارد. برای مثال در سال ۲۰۱۴ در ایسلند ۵۷ درصد درآمد سهم دولت و ۴۳ درصد سهم مردم یا صنایع خصوصی بود، همچنین سهم دولت در سوئد ۵۲ درصد، در بریتانیا ۳/ ۴۷ درصد و در ایالاتمتحده ۹/ ۳۸ درصد بوده است.
هرچه سهم دولت کوچکتر باشد بیانگر درجه باز بودن بازارها و پویایی و تنوع اقتصاد است. مزایای سیستم ترکیبی صنایع خصوصی کاراتر، دخالت کم و موثر دولت که نتیجه آن اطمینان مردم از شرایط بازار و تقویت انگیزه آنان برای ورود به بازارها است و هدایت منافع کلی حاصل از اقتصاد در جهت بهبود وضع استاندارد زندگی مردم است.
ویژگیهای مشترک سیستمهای اقتصاد مختلط
اقتصاد مختلط با همزیستی یک بخش دولتی و خصوصی تعریف میشود. ترکیب خاص بین دولتی و خصوصی میتواند از یک اقتصاد مختلط به اقتصاد دیگر متفاوت باشد. براساس ماهیت مربوطه، بخش خصوصی وابسته به بخش دولتی است. مبادله خصوصی فقط میتواند در جایی صورت گیرد كه دولت آن را ممنوع كرده یا آن نقش را قبلاً بر عهده گرفته باشد.
اقتصادهای مختلط بین بازارهای آزاد و اقتصادهای فرماندهی قرار میگیرند.
اقتصاد فرماندهی سیستمی است که دولت به جای بازار آزاد تعیین میکند چه کالاهایی باید تولید شود، چه مقدار تولید شود و کالاها چه قیمتی برای فروش ارائه دهند. همچنین سرمایه گذاری و درآمد را نیز تعیین میکند. اقتصاد فرماندهی ویژگی اصلی هر جامعه کمونیستی است.
بازار آزاد بیشترین ارتباط با سرمایه داری خالص است. اقتصاد فرماندهی بیشترین ارتباط را با سوسیالیسم دارد. اقتصادهای مختلط، با بازارهای تحت نظارت دولت، بیشتر مربوط به فاشیسم (به معنای اقتصادی) هستند و چندین ویژگی مشترک دارند.
مالکیت منابع
در اقتصاد فرماندهی، تمام منابع متعلق به دولت و تحت كنترل است. در یک سیستم مختلط، به اشخاص خصوصی اجازه داده میشود برخی از (اگر نه بیشتر) عوامل تولید را در اختیار داشته و کنترل کنند. اقتصادهای بازار آزاد به افراد خصوصی اجازه میدهد تا به طور داوطلبانه تمام منابع اقتصادی را در اختیار داشته و تجارت کنند.
مداخله دولت
مداخله دولت و منافع سیاسی نقش اساسی در اقتصاد مختلط دارند. این مداخله میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله یارانه ها، تعرفه ها، ممنوعیتها و سیاستهای توزیع مجدد. برخی از سیاستهای اقتصادی جهانی که به طور جهانی مورد استفاده قرار میگیرد شامل قوانین مناقصه قانونی، کنترل پولی توسط یک بانک مرکزی، پروژههای راه و شهرسازی عمومی و تعرفه محصولات خارجی در تجارت بین المللی است.
تغییر سیاست اقتصادی
یکی از ویژگیهای مهم و قابل درک یک اقتصاد مختلط، گرایش آن برای تغییر سیاستهای ارتجاعی و هدفمند اقتصادی است. برخلاف اقتصاد فرماندهی (در شرایطی که سیاست اقتصادی اغلب به طور مستقیم توسط دولت کنترل میشود) یا اقتصاد بازار (معیارهای بازار فقط از نظم خود به خود ناشی میشوند)، اقتصادهای مختلط میتوانند در “قوانین بازی” تغییرات چشمگیر را پشت سر بگذارند. سخن گفتن.
این به دلیل تغییر فشارهای سیاسی در اکثر اقتصادهای مختلط است. نمونه ای از این امر را میتوان در پس از رکود بزرگ مشاهده کرد که بیشتر دولتها برای تنظیم دقیق بازارهای مالی حرکت کردند و بانکهای مرکزی نرخ بهره را پایین آوردند.
مزایای سیستم اقتصادی مختلط
در دنیای کنونی، اقتصادهای مختلط ایده آل ترین هستند. از لحاظ نظری، آنها از مزایای سیستم های بازار و فرمانی استفاده می کنند. با این حال، در عمل، این شکل سیستم اقتصادی همیشه آسان نیست زیرا کنترل دولت ممکن است متفاوت باشد . چرا که برخی از دولت ها تمایل دارند قدرت خود را بیشتر از آنچه لازم است افزایش دهند.
اقتصاد مختلط می تواند منجر به نتایج بسیار خوبی در زمینه رشد اقتصادی و استقلال شود. با این حال، این نوع اقتصاد گرایش انعطاف پذیری کمتر از نظر اعمال قوانین و مقررات دارد.
به همزیستی سرمایه داری و سوسیالیسم اجازه میدهد
یک نظام اقتصادی مختلط به تفکیک نقش دولت و بخش خصوصی اجازه میدهد تا سرمایه داری و سوسیالیسم با همزیستی و کارکرد همراه باشند. سرمایه داری قیمتها را از طریق تعادل بین عرضه و تقاضا برای کالاهای خصوصی تعیین میکند، در حالی که سوسیالیسم قیمتها را با برنامه ریزی در جایی تعیین میکند که بخش خصوصی نتواند یا مایل به تولید کالاهای خاصی مانند حمل و نقل عمومی، مراقبتهای بهداشتی جهانی و آموزش نباشد. دولت نقش مهمی در اعلام و اجرای قوانین و اطمینان از رقابت منصفانه و شیوههای تجارت ایفا میکند.
به دولت اجازه میدهد تا عوامل بیرونی مثبت و منفی را درونی کند
تولید برخی کالاها و استفاده از منابع توسط بخش خصوصی میتواند به هزینه کم تولید یا استفاده بیش از حد آنها باشد. به عنوان مثال، کارخانجات کارخانه کاغذ و معدن به دلیل استفاده بیش از حد از آب یا آلوده کردن آن در طی فرآیند تولید شناخته میشوند و برای اکثریت عمومی که این آب را مینوشند، وجود خارجی منفی ایجاد میکند. یک سیستم مختلط اقتصادی تضمین میکند که دولت میتواند با منع فعالیتهای مضر یا مالیات سنگین بر آن، تأثیر منفی خارجی را قدم برداشته و اصلاح کند.
اجازه اصلاح نابرابری درآمد
سرمایه داری به دلیل ایجاد نابرابری درآمدی از طریق تمرکز سرمایه شناخته میشود. یک سیستم اقتصادی مختلط میتواند با پرداخت مالیات و توزیع مجدد ثروت به خانوارهای واقع در پایین توزیع درآمد، چنین پدیده را اصلاح کند.
معایب سیستم اقتصادی مختلط
نظم خود به خود و سیستم قیمت
مفهوم نظم بازار خود به خود از بینش آدام اسمیت در مورد “دست نامرئی” بیرون آمد. این تئوری استدلال میکند که اطلاعات بازار ناقص و پرهزینه است و آینده نامشخص و غیرقابل پیش بینی است. از آنجا که اطلاعات ناقص است، برخی از سیستم هماهنگی اطلاعات برای تسهیل تجارت و همکاری داوطلبانه ضروری است. برای لودویگ فون میزس و F.A. هایک موفق ترین سیگنالهای اطلاعاتی قیمتهای بازار هستند. اصطلاح آنها برای این فرآیند “کاتالاکسی” است، که هایک آن را “نظمی که با تعدیل متقابل بسیاری از اقتصادهای فردی در یک بازار ایجاد شده است” تعریف میکند.
شکست بازار دولت
نظریه انتخاب عمومی اصول تحلیل اقتصادی را برای دولت اعمال میکند. طرفداران اصلی تئوری انتخاب عمومی معتقدند که دولتها لزوماً شکستهای بازار را بیش از آنکه مانع شود ایجاد میکند و اقتصادهای مختلط عقلانی نتایج ناکارآمد تولید میکنند. جیمز بوچان، اقتصاددان آمریكایی نشان داد كه گروههای ذینفع خاص به طور عقلانی در جوامع دموکراتیک تسلط مییابند زیرا فعالیتهای دولت تمایل دارد منافع خود را مستقیماً به یک گروه متمرکز و سازمان یافته با هزینه یک پایگاه مالیاتی ضعیف و آگاهانه ارائه دهد.
میلتون فریدمن نشان داد که شکست بازار ناشی از دولت منجر به افزایش ناکامیها میشود. به عنوان مثال، مدارس دولتی فقیر، کارگرانی با بهره وری کم ایجاد میکنند که پس از آن با قانون حداقل دستمزد (یا سایر هزینههای مصنوعی در محل کار) از بازار خارج میشوند و برای زنده ماندن باید به جرم متوسل شوند.
سایر انواع سیستمهای اقتصاد
Apart from the above major economic systems, the classification of economies can include a simile economy and complex economy, a closed and open economy, an agricultural economy, or an industrialist economy.
Simple Economy
The degree of specialization of economic activities and division of labor economy could be simple or complex. A simple economy is such an economy in which each individual specializes in the production of one commodity. This economy assumes that all the individuals of the economy have the specialized skill and they produce one particular commodity per individual and due to specialization they produce more that they want. Some become farmers, other artists, and so on. They made trade by barter.
Traditional and early economies were called simple economies. Goods were mostly produced for consumption. The scale of production and productivity was low in such an economy.
Complex Economy
A complex economy is that economy in which there is a high degree of specialization, a complex division of labor, and mutual dependence on one another.
In a complex economy, a producer does not produce absolute goods. There are specialization and chain of production within the entire production process of a particular product. The entire work implicated in the production procedure is divided into and each individual performs one task they provided regardless of its size.
There is a high degree of specialization, the complex division of labor, exchange and monetization, and large scale production with the use of advanced techniques of production in the complex economy. All the modern economies are the complex economy.
Closed Economy
Based on the economic relationship of a particular economy it could be closed as well as an open economy. The closed economy is that particular economy that does not have any economic transaction with other countries of the world. Such an economy is not involved in international trade and transactions. There are no import-export elements and no factor payment as well as factor income to foreign owers and from the foreign employers. Domestic product counts as a national product. This type of economy is rare in modern times.
Open Economy
An economy that has economic transactions and relations with other countries of the world is called an open economy. It is necessarily engaged in international trade and transactions. There are an import and export of goods and services. Import and export of products, factors, capital, and technology all are included in an open economy. National product in an open economy is not only a domestic product. Open economies are interrelated and integrated. Economic shocks in one country directly affect the health of the economy of another country in the case of an open economy. In modern times almost all economies are open economies.
Agricultural Economy
Based on the foundation of economic activity an economy may be agricultural as well as industrial economy.
An agricultural economy is an economy in which primary economic activity is agricultural activities. It means if the majority of the labor force is engaged in agricultural activities then it is called the agricultural economy. Essentially in such an economy agricultural contribution to national output is higher. Most of the underdeveloped and developing nations are agricultural economies.
Industrial Economy
An economy that is primarily engaged in industrial and manufacturing activities then it is called an industrial economy. Major sources of employment are industrial activities in such economies. Most of the production activities are done through hired factors or workers. Almost all the developed countries of the world are industrial economies.
منابع
enotesworld.com/major-economic-systems/
fa.unansea.com