خانه استراتژی


(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)
Most Hit

ﻣﻔﺮوﺿﺎت اساسی آینده پژوهی

ﻣﻔﺮوﺿﺎت اساسی آینده پژوهی

 در این بخش 9 فرض کلیدی آینده‌ پژوهی و نیز سه فرض عمومیِ مشترک میان آن‌ها و بسیاری از دانش‌پژوهان دیگر را مطرح می کنیم البته مفروضات پرشمار دیگری نیز وجود دارند که عموما، آن‌ها را بدیهی فرض می‌کنند:

مفروضات کلیدی‌ مطرح شده در این بخش، از این قرار است:

1. زمان، پیوسته، خطی، یک‌سویه و بازگشت‌ناپذیر است. رویدادها در زمانی پیش یا پس از رویداد‌های دیگر به وقوع می‌پیوندند و پیوستار زمان، گذشته، حال و آینده را تعریف می‌کند.

2. چنین نیست که هر چه در آینده وجود خواهد داشت، در گذشته یا حال نیز وجود داشته است. بنابراین چه‌بسا آینده، بستر پدیده‌هایی فیزیکی، زیستی یا اجتماعی باشد که پیش‌تر، هرگز وجود نداشته‌اند.

3. اقدام بشری، نیازمند آینده‌اندیشی است چراکه پیامدهای هر اقدام، همواره در بستر آینده آرمیده‌اند؛ اما توده مردم و حتی تصمیم‌گیران تراز اول، چندان خوب، درباره آینده نمی‌اندیشند و این در حالی است که می‌توان قدرت و سودمندی تفکر درباره آینده را بهبود بخشید.

4. برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های بشر در جهان، چه در چارچوب‌های فردی و چه در قالب‌های گروهی، سودمندترینِ دانش‌ها، دانش آینده است. انسان‌ها همراه با زمان، پیوسته به سوی آینده در حرکت هستند. آن‌ها برای برنامه‌ریزی، بررسی گزینه‌های بدیل، گزینش اهداف و تصمیم‌گیری درباره نحوه اقدام، به شناخت آینده و آگاهی از چگونگی تأثیر علت‌های امروز بر معلول‌های فردا، نیاز دارند.

5. هیچ شاهدی درباره آینده وجود ندارد و نمی‌توان آن را به عینه دید. بنابراین هیچ حقیقتی درباره آینده وجود ندارد. اما همان‌طور که در فصل پنجم خواهیم دید، می‌توان برای شناخت آینده، نوعی دانش مبتنی بر حدس و گمان استخراج کرد.

6. آینده از پیش تعیین شده نیست و کمابیش امکان تغییر آن وجود دارد. از آنجا که آینده، هنوز روی نداده است، برای بشر ـ به عنوان موجودی صاحب ‌شناخت ـ غیرقطعی به شمار می‌آید. برای انسان‌ زنده‌ای که در راستای پیشبرد اهداف خود در جهان تلاش می‌کند، آینده نماد اختیار، قدرت و امید است؛ آینده، زمانی است که چه‌بسا رؤیاهای بشر را به واقعیت تبدیل نماید.

7. اقدام‌های فردی و گروهی ما، کمابیش پیامدهای آتی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. اراده بشر، دست کم به بخشی از آینده شکل می‌دهد؛ خواه این تأثیر از طریق کنترل بشر اعمال شود، خواه با انطباق ناشی از پیش‌بینی.

8. با توجه به وابستگی متقابل پدیده‌ها در جهان، هم برای سازمان‌دهی دانش معطوف به تصمیم‌گیری و هم برای اقدام اجتماعی، به دیدگاهی کل‌گرایانه و فرارشته‌ای نیاز داریم. دانشمندان برای شناخت جهان از رهیافتی جزءگرایانه و مبتنی بر ساده‌سازی و تعیین حدود پدیده‌ها، استفاده می‌کنند اما انسان برای به انجام رسانیدن اقدام‌های اثربخش، به رویکردی کل‌نگرانه نیاز دارد؛ او می‌خواهد آثار هر اقدام معین را بر اهداف و ارزش‌های پرشمار خود، بشناسد و به این ترتیب خود، از بروز پیامدهای ناخواسته و غیرمنتظره جلوگیری کند؛ انسان برای این کار باید به رویکردی کل‌گرایانه متوسل شود.

9. برخی آینده‌ها بهتر از برخی دیگر هستند. ارزش‌ها و آن دسته از فرآیندهای ارزشیابی که سنگ ‌بنای قضاوت‌های ما درباره آینده‌های مرجّح و مفاهیم جامعه خوب هستند، در جلد دوم کتاب مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. آینده‌پژوهان تأکید می‌کنند که انسان‌ها می‌توانند نقشه‌های بدیلی برای آینده‌های پرشمار ممکن بسازند و حتی این کار را نیز انجام می‌دهند ـ و البته باید چنین کنند ـ اما نباید فراموش کرد که به گفته جل (۲۵۵ :۱۹۹۲)، در حقیقت، تنها “یک آینده وجود خواهد داشت، پس بهتر است اطمینان یابیم که این آینده، همان آینده دلخواه ماست.”

 

بنابراین بطور خلاصه و جمعبندی شده از مطالب فوق می توان گفت :

- زمان ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ، ﺧﻄﯽ، ﯾﮏ ﺳﻮﯾﻪ و ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ.

- آﯾﻨﺪه لزوما" ﺗﺪاوم ﺣﺎل و ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ .

- آﯾﻨﺪه اﻧﺪﯾﺸﯽ از ﺑﺨﺶﻫﺎی ﺟﺪاﯾﯽ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﻗﺪام ﺑﺸﺮی اﺳﺖ.

- آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ ﭘﺮ ﮐﺎرﺑﺮدﺗﺮﯾﻦ داﻧﺶ اﺳﺖ .

- ﻫﯿﭻ ﺷﺎﻫﺪی از آﯾﻨﺪه در اﺧﺘﯿﺎر ﻧﺪارﯾﻢ، آﯾﻨﺪه ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﭘﺬﯾﺮ ﻧﯿﺴﺖ.

- آﯾﻨﺪه ﮐﺎﻣﻼ از ﭘﯿﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ.

- واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﭘﺪﯾﺪهﻫﺎ در ﺟﻬﺎن و ﺿﺮورت ﮐﻞ ﻧﮕﺮی.

- ﺑﺮﺧﯽ آﯾﻨﺪهﻫﺎ ﺑﻬﺘﺮ از ﺑﺮﺧﯽ دﯾﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

علاوه بر موارد فوق، سه فرض عمومی را نیز در زیر مطرح می کنیم ؛ این مفروضات نه تنها در به انجام رسیدن تلاش‌های آینده ‌پژوهی، نقشی مهم بر عهده دارند بلکه از سوی بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و دانش‌پژوهان دیگر نیز (البته نه تمامی آن‌ها) پذیرفته شده‌اند. این مفروضات عبارتند از:

1. انسان‌ها، طرح‌ها و برنامه‌های خود را خلاقانه پیگیری می‌کنند؛ آن‌ها هدفمند و هدف‌مدار عمل می‌کنند.

2. جامعه، مجموعه‌ای است مرکب از الگوهای ماندگار تعاملات اجتماعی تکراری و روال‌های در حال پیدایش از رفتارهای انسانی؛ این مجموعه را زمان، مکان، انتظارات، بیم‌ها و امیدهای معطوف به آینده و نیز تصمیم‌ها، سامان‌‌دهی می‌کنند.

3. صرف‌نظر از اطلاع یا عدم اطلاع انسان‌ها، یک واقعیت بیرونی گذشته و یک واقعیت حال وجود دارد که قاعدتاً بشر می‌تواند به شکلی عینی و کمابیش دقیق، آن‌ها را بشناسد. آینده‌پژوهان، افزون بر این، فرض می‌کنند که صرف‌نظر از اطلاع یا عدم اطلاع انسان‌ها، یک واقعیت آینده نیز وجود دارد و قاعدتاً می‌توان درباره آن گزاره‌هایی به طور عینی موجه و کمابیش دقیق، صادر کرد.

:منبع

علی زارع میرک آباد

 

سایر مطالب مرتبط

مفاهیم و مبانی آینده پژوهی

مفاهیم و مبانی آینده پژوهی   مردم به طور آگاهانه یا ناآگاهانه آموخته اند که هرکس بتواند رازهای پنهان آینده ر

دلایل نیاز به آینده پژوهی

دلایل نیاز به آینده پژوهی   جهان معاصر، عرصه‌ی تحولات شگرف و پویاییِ شتابنده است. تغییرات چنان غافل‌گیرکننده و بر

تفاوت آینده پژوهی با برنامه ریزی و سیاست گذاری

تفاوت آینده پژوهی با برنامه ریزی و سیاست گذاری اﻣﺮوزه واژه ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﺮای اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آﯾﻨﺪه ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓ

طبقه بندی روش های آینده پژوهی

طبقه بندی روش های آینده پژوهی   1. (ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻣﺤﻮر: )ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺗﺠﺮﺑﯽ

ﺗﻔﺎوت آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ ﺑﺎ ﻃﺎﻟﻊ ﺑﯿﻨﯽ و ﻏﯿﺐ ﮔﻮیی

ﺗﻔﺎوت آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ ﺑﺎ ﻃﺎﻟﻊ ﺑﯿﻨﯽ و ﻏﯿﺐ ﮔﻮیی آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ داﻧﺸﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ و ﺗﮑﺮارﭘﺬﯾﺮی ﺑﺮ آن ﺣﺎﮐﻢ اﺳﺖ اﯾﻦ داﻧﺶ ﺑﺮای ﻣ

آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻓﺮاﯾﻨﺪ

آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻓﺮاﯾﻨﺪ آینده ﭘﮋوﻫﯽ را ﻣﯽ ﺗﻮان ﯾﮏ ﻓﺮآﯾﻨﺪ داﻧﺴﺖ در اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ، ﻫﺪف اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻋﻠﻤﯽ و ﻋﻘﻼﻧﯽ

Back to top